سخن از فرهنگ و احساسات والا است، مواردی که با اعداد قابل توصیف نیستند، علیرغم اینکه آنها هم شاخصهای خاص (کمی و کیفی) خود را دارند. ارتباط بین آنها چگونه است؟ به منشا فرهنگی وابسته است؟ از اینکه دولت سال را چگونه نامگذاری می کند؟ پاسخ ها را از ناتالیا کارچوسکایا، معاون اول وزیر فرهنگ می خواهیم.

      "ما امروز زندگی می کنیم" ـ معمولا عملگرایان اینگونه سخن می گویند و محاسبات انجام می دهند. "ما ردپای خود را بر روی زمین باقی می گذاریم" ـ باور رمانتیک ها و خلاقان به اینگونه است. هر دو گروه به یک کشور وابسته هستند و شکل زندگی یکسانی دارند، جایی که حتی اعداد می توانند یک جو رمانتیک داشته باشند.

   سخن از فرهنگ و احساسات والا است، مواردی که با اعداد قابل توصیف نیستند، علیرغم اینکه آنها هم شاخصهای خاص (کمی و کیفی) خود را دارند. ارتباط بین آنها چگونه است؟  به منشا فرهنگی وابسته است؟ از اینکه دولت سال را چگونه نامگذاری می کند؟ پاسخ ها را از ناتالیا کارچوسکایا، معاون اول وزیر فرهنگ می خواهیم.

   بعد از نامگذاری سال به نام یک کشور کوچک انگیزه ای برای توسعه فرهنگ در این زمینه و ادامه این کمپین در دو سال گذشته در بیشتر مناطق کشور رشد کرده است. از آنجا که فرهنگ پدیده ای است که تنها متعلق به پایتخت نیست. به طور کلی چند وجهی است، و به همه تعلق دارد، فرقی نمیکند کجا زندگی می کند و به چه کاری مشغول است. به خصوص اگر صحبت در مورد میهن ما از ابتدای شکل گیری آن باشد. ما همیشه شکل فرهنگ عامیانه را در قالب جشنواره ها در مناطق مختلف کشور برگزار کرده ایم. مناطق مختلف نیز با توجه به خصوصیات فرهنگی خاص خود سعی دارند با دادن انگیزه ای جدید به توسعه فرهنگی منطقه کمک کنند. گذشته از این در سال 2018 وزارت فرهنگ رقابتی را با نام شهر فرهنگ برگزار کرد و در آن نه تنها شهرهای اصلی بلکه ناحیه ها و مناطق تابع استانها نیز می توانستند شرکت کنند. چرا که هر قسمت از کشور خود میهن کوچکی است. برای کسی یک شهر بزرگ، برای کسی یک شهر کوچک و برای کسی یک روستا، یک کشور کوچک می باشد. لازم به ذکر است که با نام گذاری سال فرهنگ، مردم توجه بیشتری به آنچه در اطراف آنها رخ می دهد می کنند.

س- آیا ایده ای برای رشد برنامه های محلی به عنوان نمادی  برای توسعه کشور در نظر گرفته شده است؟

- من معتقدم که این فرایند قبل تر نیز بوده است، اما بعد از اعلام سال با نام کشور کوچک علاقه خاصی در بالا بردن این شاخص بوجود آمده است. مردم شروع کردند و توجه خود را به میراث مادی و معنوی بیشتر کردند. پیشنهاداتی از سوی آنها ارائه شد، از جمله چند پیشنهاد برای گنجاندن اسامی برنامه ها و نقاطی از کشور به فهرست میراث جهانی. برای مثال، در پایان ماه نوامبر در فهرست میراث فرهنگی معنوی جشنواره بودسلاوکی اضافه شد که برای این کار زحمات زیادی کشیده شد.  مردم با ابتکارات خود به مسئولین کمک می کنند تا این موضوع  هر چه وسیع تر شکل بگیرد. بسیاری از مردم تمام تلاش خود را می کنند، تا کاری انجام بگیرد. اگر مردم حمایت های معنوی را احساس کنند در این صورت سطح کیفی کار بهتر می شود.  

   برنامه ها و مکان های فرهنگی در ساخت شهرها کمک می کنند. برای مثال مجموعه کاخ فرهنگی نزویژ، مجموعه کاخ فرهنگی میر و جاهایی که برنامه های مختلف فرهنگی در آنجا برگزار می شود. برنامه هایی که در این مجموعه ها برگزار می شود، نه تنها شهروندان و اهالی همان مناطق را به خود جذب می کند، بلکه توریستهای زیادی نیز از این مجموعه ها دیدن می کنند، منظور ما برنامه هایی هست که به صورت تخصصی برای جذب توریست اجرا می شود. در مرحله اول بایستی توریسم داخلی را توسعه دهیم. برای مثال شهروندان مینسک با سنتها و هنرها و صنایع دستی که در منطقه برست وجود دارد، آشنا شوند. گذشته از این باید گردشگری گسترش یابد. ما علاقه مند هستیم تا آن مشخصه هایی که ما را در آینه فرهنگ متمایز می کند به دیگران نشان دهیم. ویژگی های منطقه ای نشان دهنده تنوع فرهنگ ما است. علاوه بر این، رویدادهای فرهنگی اتحاد کشور را تقویت می کند.

س- آیا مقامات محلی آماده حمایت از طرح های فرهنگی هستند؟

- همه اهمیت فرهنگ را درک می کنند. برای فرزندان ما صحبت کردن درباره سطح جامعه دشوار است، معیارها بر اساس درآمد افراد تعیین نمی شود. بلکه آنچه که بعد از ما باقی می ماند، اغلب با پدیده های فرهنگی مرتبط است. رویکرد مقامات محلی به ابتکاراتی که انجام می دهند علاقمندانه است، گاهی اوقات آنها از حمایت های کافی برخوردار نیستند، و البته وزارت فرهنگ به توسط متخصصان، تیم های پیشرو و مدیران به آنها کمک می کند.  من نمی توانم بگویم که توسعه فرهنگ ما در مناطق بسیار عقب تر از آنچه است که در پایتخت اتفاق می افتد. اغلب پروژه های موزه های منطقه ای، کتابخانه ها، کنسرت هایی که در این مناطق برگزار می شود، کمتر از آنچه در مینسک برگزار می شود، نیست. همه می دانند که در درجه اول پتانسیل انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است.

س- آیا رویدادهای فرهنگی و هنری ما دارای برندهایی می باشد که بتوان گفت آنها معرف کشور ما هستند؟

 - برند ممکن است حتی یک قسمت از یک پیکره اصلی باشد که بلاروس را از دیگر ملل متمایز می کند. اما ما عادت کرده ایم که برند ما بعضی از موسسات بزرگ معرفی شوند، مانند: تئاتر بزرگ، سالن کوپالوفسکی، گروه کنسرت تیتوویچ، ارکستر ژینوویچ، گروه رقص ملی. موزه های بزرگ مانند: موزه ملی هنر، کاخ های میر و نزویژ. ما چیزهایی برای افتخار کردن به آنها داریم. کتابخانه ملی ما نیز یک برند فرهنگی است. بسیاری از خارجی ها از تجهیزات کتابخانه ملی بلاروس شگفت زده شده اند که چگونه کار می کند.

س- بعید به نظر می رسد که حتی فعالیت های یک کتابخانه کاملا مجهز علاقه به کتاب را افزایش دهد.

- ما یک شبکه از کتابخانه ها را داریم و اغلب در شهرهای کوچک کتابخانه یک مرکز فرهنگی است.  آنجا فقط مکانی نیست که بتوانید با پر کردن فرم کتاب بخوانید. کتابخانه یک مرکز چند بعدی فرهنگی است که در آن جلسات با نویسندگان، اجرای نمایش ها، کنسرت ها، برنامه های تبلیغاتی برای تشویق به کتاب خواندن برگزار می شود. کاملا واضح است که بسیاری از مردم اکنون کتابهای الکترونیک را می خوانند. برای توسعه علاقه به خواندن، به نظر می رسد که نویسندگان می توانند ابتکارات بیشتری از خود نشان دهند، کارشان نباید با پایان یک کتاب تمام شود. یک مثال خوب از اینکه نویسنده چگونه می تواند توجه خواننده را به کار خود جلب کند، روندی است که در کتابخانه یانکا کوپالا در حال وقوع است.

   همچنین ادبیات خوب، مبنای تفسیر جدیدی از نوع دیگری از هنر است. در حال حاضر درخواست سینما به کارهای لیودمیلا روبولسکایا وجود دارد. نمونه خوبی از تجسم علاقه به کار نویسندگان بلاروس مدرن است. اما بعید است که  کسی از وزارت فرهنگ بگوید: بخوانید و همه شروع به خواندن کنند. اما من وقتی کتابخانه ملی می روم، نمی بینم که سالن خالی وجود داشته باشد. به کتابخانه های شهرهای کوچک نیز رفته ام، در آنجا نیز رفت و آمد در کتابخانه ها مشهود است.

س- اهداف بسیار پرطرفداری برای جوانان تا بتوانند به آن جذب شوند وجود ندارد...

- بیشتر از همه رقابت های خلاقانه، به عنوان مثال در رشته موسیقی کلاسیک، از جمله در عرصه بین المللی. مانند رقابتهای "موسیقی امید در گومل"، مسابقه گلیبوف و غیره ... همچنین برای شرکت نوازندگان ما در مسابقات
بین المللی امکان تأمین مالی وجود دارد. برای مثال میخائیل رادونسکی و پالینا چرنتسکایا بسیار جوان هستند که موفق به کسب عناوین برتر شدند. موضوع دیگر این است که همه کسانی که خود را نشان می دهند تبدیل به ستارگان و بازیگران دست اول خواهند شد. حتی آنهایی که در ارکسترها به صورت نشسته کار اجرا می کنند، ارزش گوش دادن آثارشان، مغتنم است.

   من معتقدم که شرایطی ایجاد می شود که در آن جوانان با استعدادهای خوبی خود را نشان خواهند داد. برای این کار، انجمن ویژه ای برای حمایت از جوانان با استعداد زیر نظر ریاست جمهوری تعریف شده است. کمک هزینه هایی پس از فارغ التحصیلی برای آنها تعیین می شود. پس از آن، وزارت فرهنگ آنها را زیر نظر دارد. از آنجا که پتانسیل انسانی، خود مبنای مهمی است که هنر ما آن را حفظ می کند.

س- قوی ترین تصورات فرهنگی شما چیست؟ ..

   من فرد شادی هستم: تقریبا هر هفته چنین تصورات فرهنگی را دریافت می کنم. آخرین بار از نسخه جدید باله رومئو و ژولیت چنین احساسی به من دست داد. اجرای نمایش های تئاتر کوپالوفسکی، واقعا تحسین برانگیز است. نمایشگاه های موزه ها می توانند هیجان جدیدی ایجاد کنند. از برنامه های توریستی، کنسرت کریستوف پاندرتسکی را به یاد می آورم (من نمی دانستم که چگونه موسیقی زنده اجرا خواهد شد، که واقعا تحسین برانگیز بود). لذت بردن از کارهای دانشجویی: به کالج گلبووا رفتم و احساس مثبتی دریافت کردم. من علاقمند به انواع هنرها هستم، به طور کلی یک بیننده و شنونده شکرگزار هستم.

http://kultura.by/ru/news-ru/view/intervjju-pervogo-zamestitelja-ministra-natalji-karchevskoj-gazete-litaratura-i-mastatstva-3214-2019/

کد خبر 1153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =